• جین لئونارد، دکتر دِبرا رُز ویلسون
• ترجمه هامیک رادیان
درمان کرانیوساکرال یک روش درمانی جایگزین است که معمولاً توسط متخصصان استخوان و ماساژ درمانگرها استفاده میشود. در این روش ادعا میشود که لمس ملایم برای دستکاری مفاصل کرانیوم یا جمجمه، و بخشهایی از لگن و نخاع در درمان بیماریها کاربرد دارد.
کرانیوساکرال درمانی (CST) در دهه 1970 توسط جان اپلیجر / John Upledger، پزشک امراض استخوان به عنوان یکی از اشکال استئوپاتی کرانیال ابداع شد.
در حالی که CST هواخواه زیادی دارد و برای درمان چندین اختلال پزشکی استفاده میشود، در عین حال با انتقادات بسیاری نیز روبرو بوده است. در این مقاله برای کمک به فهم هر دو جنبۀ مناقشه به ریسکهای بالقوه و فواید CST پرداخته خواهد شد.
مطالب این مقاله:
• کرانیوساکرال درمانی چیست؟
• بیماریهایی که هدف درمان CST محسوب میشوند
• آیا CST کارآیی دارد؟
• جمعبندی
کرانیوساکرال درمانی چیست؟
CST یک روش درمان با استفاده از دست و غیر تهاجمی است که هدف آن تقویت قابلیتهای التیامبخشی خود بدن است.
بر مبنای اعلام "انستیتو اپلیجر"، CST از لمس کمتر از 5 گرم برای "کاهش محدودیتهای موجود در سیستم کرانیوساکرال در راستای بهبود عملکرد سیستم عصبی مرکزی استفاده میکند."
ادعا میشود که لمس ملایم بر فشار و گردش مایع مغزی نخاعی (که مایع اطراف مغز و طناب نخاعی محسوب میشود) تأثیر میگذارد. گمان میرود که این فرآیند سبب تخفیف درد و کارکرد بد سیستم میشود.
درمانگرهای این روش ادعا میکنند که CST را میتوان به عنوان یک درمان مستقل یا در ترکیب با درمانهای پزشکی و دیگر جایگزینها مورد استفاده قرار داد.
بیماریهایی که هدف درمان CST محسوب میشوند
CST برای مداوای طیفی از اختلالات، هم فیزیکی و هم روانی، مورد استفاده قرار میگیرد.
"انستیتو اپلیجر" فهرست اختلالات زیر را به عنوان مواردی که استفاده از CST در درمان آنها مفید است، ارائه داده است:
• بیماری آلزایمر
• اتیسم
• درد پشت
• صدمات مغزی
• اختلالات سیستم عصبی مرکزی
• خستگی مفرط مزمن
• کولیک
• تصادم (تصادف)
• زوال عقل
• فیبرومیالژی
• اختلالات ایمنی
• ناتوانیهای یادگیری
• میگرن
• درد گردن
• اختلال استرس پس از ضربه (PTSD)
• اسکلیوز
• جراحات ستون فقرات
• استرس
آیا CST کارآیی دارد؟
در مورد تأثیرات درمانی CST در بیماریها تحقیقات اندکی انجام شده است. تحقیقاتی که در این مورد صورت گرفتهاند در زیر مورد بحث قرار گرفته است.
تحقیقاتی که از CST حمایت میکنند
تحقیقات برشمرده در زیر فواید CST را در درمان برخی بیماریها خاطرنشان کردهاند.
• یک مطالعه مربوط به سال 2010 اثرات CST را بر مردم دچار فیبرومیالژی بررسی کرده است. در مجموع 92 فرد دچار فیبرومیالژی در طول 20 هفته یا تحت درمان CST بودند یا اینکه با دارونما تحت درمان قرار داشتند (دارونمادرمانی). نتایج نشان داد که افراد تحت درمان با CST در مورد دردهای متوسط بهبود نشان دادند.
• یک مطالعۀ دیگر در مورد CST و فیبرومیالژی عنوان میکند که درمان ممکن است باعث کاهش اضطراب و بهبود کیفیت زندگی در بیماران فیبرومیالژی شود.
• یک مطالعه در مورد اثرات طب سوزنی و CST در افراد بزرگسال دچار آسم گزارش داده است که هر دو درمان در صورتی که در کنار درمانهای مرسوم آسم مورد استفاده قرار گیرند، بالقوه مفید هستند. به هر جهت، ترکیب CST و طب سوزنی هیچ فایدهای را بر استفادۀ جداگانه از آنها نشان نداد.
• بر مبنای یک مطالعۀ مربوط به 2010، CST میتواند هم در مورد بهبود کیفیت زندگی و هم توانایی افراد دچار MS که دارای علایم آسیب دستگاه ادراری تحتانی مخل تخلیۀ ادرار بودند، مفید باشد.
تحقیقات منتقد CST
در کل، گزارشهای ارائه شده برای خلاصه کردن و تفسیر تحقیقات موجود دریافتهاند که فواید CST قابل اثبات نیست. آنها عنوان میکنند که مطالعات مدعی اثرات مفید CST عیبدار و ناقص هستند.
این شامل موارد زیر است:
• یک مرور قدیمیتر، مربوط به سال 1999، که در "درمانهای مکمل در پزشکی" منتشر شد، مدعی است که تحقیقات در دسترس در مورد CST "سطح پایین" و "نامناسب" است، و قادر به حمایت از کاربرد CST نیست. مرورگران همچنین یک مطالعه را برجسته کردهاند که از اثرات جانبی منفی CST در مورد افراد دچار صدمات مغزی تروماتیک گزارش داده است.
• یک مرور اخیر مربوط به سال 2011، به بررسی 9 مطالعه پرداخت که در مورد CST انجام شده بود. مرورگران عنوان میکنند که شواهد موجود برای هر گونه جمعبندی در مورد اثربخشی CST کافی نیستند.
• تحقیق منتشر شده در "تمرکز بر طب جایگزین و مکمل" به بررسی 6 آزمون تصادفی سازی شدۀ کنترل شده پرداخت. گزارش بر این نکته تأکید دارد که از جمع 6 آزمون انجام شده پنج مورد دچار سوگیری بودهاند و تحقیق ششم نیز هیچ نتیجهای در راستای اثبات اثربخشی CST ارائه نداده است.
به علاوه، یک مقالۀ منتشر شده در "کایروپراکتیک و درمانهای دستی" در سال 2006، عنوان میکند که تا زمان ارائۀ شواهد در مورد کارآمدی CST، دیگر نباید این روش در کالجهای بیماریهای استخوان تدریس شود، و مردم باید به دنبال گزینههای درمانی دیگر باشند.
به علاوه، CST یک روش قابل اعتماد در زمینۀ تشخیص بیماری نیست، و بر مبنای ادعای بیشتر محققان توانایی تشخیصی آن در مورد اختلالات پزشکی "تقریباً صفر" است.
دستکاری استخوان جمجمه برای تأثیر بر مایع مغزی نخاعی یک ایدۀ مناقشهبرانگیز است که تاکنون حتی در مطالعات انجام گرفته در مورد حیوانات نیز اثبات نشده است. تحقیق دیگری نشان داده است که بیش از لمس ملایم جمجمه این تنفس است که سبب گردش مایع مغزی نخاعی میشود.
جمعبندی
همچنان که چندین مرور سیستماتیک تأکید کردهاند، تحقیقات در مورد CST محدود و دارای کیفیت پایین است.
به هر جهت، پتانسیل این روش برای ایجاد ضرر پایین است و برخی از مردم ممکن است از استفاده از آن سود ببرند، که این مشخصاً در مورد کاهش استرس و اضطراب مصداق دارد.
بر مبنای اعلام دانشگاه مینهسوتا، CST ممکن است از طریق الهام بخشیدن به تغییر در طرز تلقی افراد از سلامت و تندرستی مفید فایده باشد.
یک مقالۀ مربوط به سال 2006 در "نشریه درمان ارتوپدیک و ورزشی" به کاربران CST توصیه میکند که آنها مسؤولند تا با مشتریان خود در مورد تواناییها و ناتوانیهای CST بر اساس تحقیقات اثبات شده صادق باشند.
این درمانگرها هرگز نباید در مورد فرد بیمار CST را جایگزین درمانهای پزشکی یا درمانهایی کنند که کارکرد آنها به اثبات رسیده است.
Source:
Craniosacral therapy: Does it work?
Last reviewed Thu 20 July 2017
By Jayne Leonard
Reviewed by Debra Rose Wilson, PhD, MSN, RN, IBCLC, AHN-BC, CHT
نظرات (0)