ترجمه هامیک رادیان
با تجزیه و تحلیل اسکنهای مغزی و آزمایش خون هزاران فرد بزرگسال، محققان پیوندی میان مراحل بسیار اولیة شکلگیری مغز و بیماری قلبی یافتهاند.
تحقیق جدید، به وسیلة محققان هلندی در اجلاس هفتة جاری جامعة رادیولوژی آمریکای شمالی (RSNA) در شیکاگو مطرح میشود.
یکی از محققان مطالعه، دکتر هازل زونولد از دپارتمان اپیدمیولوژی و رادیولوژی در مرکز پزشکی دانشگاه اراسموس در روتردام، میگوید بیماریهای مغزی و قلبی مسائل رشد ریابنده در میان افراد سنین مختلف هستند و اضافه میکند: «ما میدانیم که انفارکتوس میوکارد، نارسایی قلبی و فیبریلاسیون شریانی با افزایش ریسک سکتة مغزی و زوال عقل مرتبط هستند. مطالعة ما در این مورد تحقیق میکند که آیا پیوندی در مراحل اولیة بیماری وجود دارد.»
تیم تحقیق دادههای 2432 فرد اغلب در پنجاهمین مشارکت خود در مطالعة روتردام را مورد استفاده قرار دادند، که در حال تحقیق روی بیماریهای مزمن در جمعیت عمومی شهر هلندی است. در آنالیز، مشارکت کنندگان دارای سابقة بیماری قلبی، زوال عقل و سکتة مغزی حذف شدند.
محققان نتایج اسکنهای مغزی MRI و اندازههای خونی پپتیدی به نام NT-proBNP – مارکری برای مشکلات قلبی زودرس را آنالیز کردند.
آنالیز مشخص کرد که سطوح بالاتر پپتید با حجم کل کوچکتر مغز و حجم بیشتر ضایعة مادة سفید پیوستگی دارد.
نخستین تحقیقی که مارکر NT-proBNP را به ریزساختار مغز پیوند میدهد
اسکنهای ام. آر. آی به کار رفته از یک تکنیک پیشرفته به نام تصویربرداری کشیدگی عضله (DTI) استفاده میبردند، که در حرکت مایع بافت مغز شیار میزند. این تکنیک برای تحقیق تعدادی از مارکرهای بیماریهای اولیة مغز استفاده میشود، تغییرات کوچک در ساختار بافت، و ضایعههای مادة سفید، که گسترة صدمه به وسیلة جراحت یا بیماری را مشخص میکنند.
مغز دو نوع بافت اصلی دارد: مادة خاکستری، که سلولهای مغز را تشکیل میدهد، و مادة سفید، شامل رشتههای دراز به نام اکسونها، که قسمتهای مختلف سلولها را به هم مرتبط میسازد.
NT-proBNP، پپتیدی است که در هنگامی که عضلة قلب تحت استرس قرار میگیرد به درون جریان خون رها میشود و به طور اولیه برای تشخیص و ارزیابی شدت نارسایی قلبی مورد استفاده قرار میگیرد. دکتر زونولد توضیح میدهد که چرا آنها این پپتید را به کار بردند: «مطالعات نشان دادهاند که NT-proBNP حتی در شرایط نبود بیماری قلبی آشکار اطلاعات مرتبط به اختلال عملکرد قلب را فراهم میسازد.»
نتایج نشان داد که سطوح بالاتر NT-proBNP به زیرساختار سازمانی بدتر درون مادة سفید مغز، حجم کلی کمتر مغز و حجم بیشتر ضایعة مادة سفید مرتبط است.
دکتر زونولد میگوید که بیشتر حجم از دست رفتة مغز مربوط به مادة خاکستری بود. او جمعبندی میکند که مطالعة آنها نخستین مورد از مرتبط کردن NT-proBNP با ریزساختار مغز بود، و مینویسد: «این بر پیوستگی نزدیک مغز و قلب دلالت میکند، حتی در اشخاص احتمالاً سالم، و ما را به شکل مهمی در مورد توسعة بیماری، وقتی پا به سن میگذاریم، مطلع میسازد.»